کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب غذا

خوردن غذای مطبوع در خواب، نشانه صحت و تقویت بدنی است. اگر طعام از اجزاء بدن حیوانات باشد، نیکو است و اگر از گیاهان باشد مفید است. غذا به طور کلی نعمت و روزی است ولی اگر غذایی که پیش روی داشته باشید بد رنگ و متعفن و بد بو باشد و در شما کراهت پدید آورد، تعبیر غذای سالم را ندارد و به بیماری و رنجوری تعبیر می شود.

اگر از آن غذا بخورید و شور باشد، گرفتار ندامت یا خشم می شوید و اگر ترش باشد غم می آورد. چنانچه تلخ باشد، تلخ کامی و شکست است .اگر غذایی که می خورید دارچین و فلفل داشته باشد، همین تعبیر را دارد یعنی گرفتار تلخ کامی می شوید و چنانچه زردی زعفران و زردچوبه را تشخیص دهید، غمگین می شوید. به کار گرفتن زعفران و زردچوبه اگر ندانید و به شما نگویند و زردی آن را نبینید مهم نیست و تعبیر بد ندارد.

محل خوردن غذا هم اثر می گذارد. اگر در خواب دیدید که در بیابان سفره گسترده اید و غذا می خورید و از آن غذا خوشتان می آید، در سفر مالی به دست می آورید. اگر محل صرف غذا در شهر و یا آبادی و در خانه یک دوست باشد، به پولی می رسید که تامین می شوید و احساس آرامش می کنید. اگر دیدید که در آشپزخانه غذا صرف می کنید، به وسیله همسرتان پولی به دست می آورید.

حضرت دانیال می گوید: هر طعام، که خوردن آن دشوارتر و بیمزه تر است، تاویل به خلاف خوشی است و دلیل بر رنج و اندوه کند و هر طعام که ترش بود، دلیل بیماری است. طعام شیرین به خواب، دلیل بر عیش خوش است.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند هر طعام که در خانه داشت بخورد، دلیل که آخر عمر او نزدیک است. اگر ببیند طعام او را مرده خورد، دلیل که آن طعام گران شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

301 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

منتظران

منتظران : سلام امروز ساعت پنج خواب دیدم توی خونمون داخل سطل آب یه کبوتر خیلی زیبا بیرون اومد رنگش خاص بود مثل رنگین کمون سبزوقهوه ای خیلی خوش رنگ از آب که بیرون اومد پراش رو باز کرد پرهاش بزرگتر شدن صحنه بعد انگارشوهرم ورئیسش بودن رییسش یه کاری کرده بود نفهمیدم عذرمیخوام روی باسنش دوطرف خط باسن خالکوبی یا تتو کرده بودن مثل خط یعنی دوتا خط سبز دو طرف خط باسن وافسردگی گرفته بود و شوهرم رو به جای خودش فرستاده بود جلسه و جواب تلفن هم نمیداد شوهرم که بهش زنگ زد خانمش برداشت وگفت که باید به خودم زنگ میزدی که شوهرم به خانمش زنگ زدبعد یه چادر بود که من میخواستم از کنارش رد بشم رئیس شوهرم و خانمش بودن رئیس داشت با تلفن صحبت میکردبه نظرم اومدداره باشوهرم حرف میزنه همون موقع من سلام دادم و میخواستم رد بشم که متوجه شدم خوب نیمیتونم راه برم بعدش انگارخونمون نزدیک حرم امام رضاست و من جلوی پنجره شفا بودم خلوت بود باخودم گفتم چه خوب خلوته برم زیارت داشتم میرفتم دیدم توی حرم یه جا پسرنوجوانی میگفت بیاین غذا میدن به ده نفربیشتر نمیدن منکه رفتم دیدم یه محوطه بازی هست و یه عالمه غذا من دوتا غذا برداشتم یه دونه مرغ بابرنج زیاد جوری که مرغ زیرش قرار گرفته بودویه دونه غذا با برنج کم جوری که تیکه خیل بزرگ مرغ کاملا مشخص بوداین غذا رو از جلوی دوتا خانم چادری برداشتم غذاها با اینکه کنار هم زیاد بودن ولی از دوجای متفاوت برداشتم توذهنم بود که غذاها رو واسه پسرام ببرم توی راه یه آقایی با خنده گفت چقدغذا داری گفتم تعدادمون زیاده از حرم که اومدم بیرون دقیق نمیدونستم از کجا برم ازپسرکوچیکم پرسیدم ولی برادرشوهرم بهم آدرس داد دیدم کفش پام نیست دمپایی پسرکوچکم که آبی رنگ بود رو گرفتم گفتم تو برو دوباره بپوش

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۳۲:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شرایط فعلی زندگی شما بهبود پیدا می کند. بر مشکلاتتان غلبه می کنید و به ثروت و رفاه و عشق بیشتری در زندگی تان دست پیدا می کنید. احساس مثبتی به زندگی تان جریان می یابد و خبرهای خوش می شنوید. شما احساس آزادی و خوشبختی بیشتری را تجربه می کنید. رئیس همسرتان مرتکب اشتباهات مالی شده و این مسئله مثل انگی، بر روی او می ماند و از همسرتان کمک خواهد گرفت و یا همسرتان وظائف او را تقبل خواهد کرد. رییس شوهرتان بشدت احساساتی شده و احساس ضعف و نبود قدرت را تجربه می کند. شما امیدوارید که مشکلاتشان رفع شود ولی کاری نمی توانید برای او انجام دهید. شما برای رسیدن به خواسته هایتان متوسل به امام رضا ع می شوید و می خواهید چشم انداز مثبت تری نسبت به زندگی تان بدست بیاورید. گشایش کار می یابید و به دستاوردهای بزرگی در زندگی تان می رسید. زندگی تان به تعادل و آرامش می رسد و ترسهایتان ناپدید می شود. شرایط اقتصادی تان بهبود می یابد و از پسرانتان به صورت بهتری حمایت می کنید. ممکن است دیگران به شما حسادت کنند. خردمندانه ترین کار این است که به خدای بزرگ توکل کنید و آرامشتان را حفظ کنید و اعتماد به نفستان را از دست ندهید. به پسر کوچکتان هم سفارش می کنید که آرامش خودش را حفظ کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۳:۱۱
g m

g m : سلام و عرض ادب و احترام.
ما جمعا 6 خواهر و برادر هستیم که من و برادرم تنی و 1 خواهر و 3 برادر دیگر ناتنی هستیم.نامادری بسیار بد و شلخته و کثیفی داشتم. دیشب خواب دیدم با پدرم در یک باغ هستیم(باغ میوه شبیه به باغهای کودکیم که بسیار خاطره انگیز و دلپدیز برایم بود) روی یک میز کوتاهتر از کرسی سفره ای پر از غذاهای مختلف پهن بود که من و پدرم داشتیم از آنها می خوردیم. یا پدرم گفت یا خودم اینطور فکر کردم که برادر تنی ام هم خواهد آمد رفتم برای او هم غذا بیاورم. دیدم که در آشپزخانه خانه قدیممان هستیم و خواهر ناتنی ام در حال آشپزی است همه چیز مثل آن زمانی بود که نامادریم آنجا کار می کرد.(بسیار در هم ریخته و شلوغ و بی نظم) روی گاز چند قابلمه غذا بود دو تا که گویا آبگوشت و سوپ بود پخته و آماده بود و شعله زیرش خاموش بود و خواهرم گذاشته بود لبه گاز و دو قابلمه دیگر در حال پخت بود.بهش گفتم اینها میوفتند دقت داشته باش و مثل مادرت شلخته و کثیف نباش به ضرر خودت هست او چیزی نمی گفت و من هم فکر کنم سوپ کشیدم و برگشتم(خواهرم در سن نوجوانی بود نه الان)تا دم باغ آمد داخل نیامد ازش پرسیدم کرمان بهتر است یا تهران؟گفت: کرمان(الان هم کرمان هستند و من آنها را نمی بینم)داخل باغ یک غاز در اندازه معمولی و فکر کنم یک بوقلمون لاغر می چرخیدند.(در حالت عادی از غاز وحشت دارم)از پشت سر فکر کنم برادران ناتنیم گفتند بروی بیرون خوراکی بخری بهشان بدهی دوستت می شوند!بدون ترس به مسیرم ادامه دادم که غاز آمد و انگشتم را گرفت من هم از گردن چرخاندمش و کمی جلوتر افتاد و عادی راه رفت و همانجاها بودند.غذا را پیش پدرم بردم ولی دیگر ندیدم برادرم آمد یا خیر.(برادرهای ناتنی و خواهرم در باغ نیامدند.) بابت تعابیر زیباتون متشکرم.

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۰۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح پدرتان شاد. شما به گذشته و مشکلاتی که در قدیم در رابطه با خانواده تان داشتید فکر می کنید. از نظر مالی و اقتصادی، پدر شما شرایط خوبی برای شما فراهم کرده و از شما حمایت می کردند و شما دوست داشتید که شما و برادرتان به آرامش و راحتی برسید و خیالتان هم راحت باشد. از هرج و مرجی که در گذشته در زندگی تان وجود داشته ناراحتید. خواهر ناتنی شما شخصیتی ساده دل و نامجرب دارد ولی تلاش می کند که تاثیر مثبتی روی دیگران بگذارد اما خیلی محتمل است که او اقدام و ریسکی انجام دهد که به ضررش تمام می شود. او برای زندگیش برنامه ریزی درستی ندارد و به سبک زندگی گذشته ی خودش خو گرفته است. همسر پدرتان؛ عاشق فرزندانش است و می خواسته برای همیشه با پدرتان زندگی کند و مرحوم پدر شما، متاسفانه درست و واضح فکر نمی کرده و با شما خیلی صادقانه از احساسات و افکارش چیزی مطرح نمی کرده است. برادران ناتنی شما معتقدند که اگر شما به مادرشان محبت می کردید، و سعی می کردید که تاثیر مثبتی روی او بگذارید؛ او هم با شما خوشرفتار می شد. همسر پدرتان از شما ایراد گرفته و مهارتهای فیزیکی و احساسی شما را زیر سوال می بُرد. شما به او اجازه ندادید که در کارتان سرک کشیده و دخالت کند. شما با دعاهایتان از پدرتان حمایت می کنید ولی عملکرد برادر تنی شما، منوط به انتخاب خودش است که او هم برای پدرتان احترام قائل باشد و برایش دعا کند یا خیر. برادرها و خواهر ناتنی شما با شما همفکر نیستند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۰۶:۵۳
Maryam

Maryam : سلام
۵ صفر در خواب از هوا مخفی شود

پاسخ
لینک۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۴۸:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از الهامات و تفکرات معنوی قوی برخوردار هستید و می خواهید که از نظر روحی بیشتر رشد کنید. در عین حال باید سعی کنید که از خودتان بیشتر مراقبت کنید و از نعمت های اطرافتان بیشتر لذت ببرید. برای شما مهم است که از مهارت ها و تجاربتان استفاده کنید و بعنوان مدیتیشن و یا برای آرامش روحتان گاهی با خودتان خلوت کنید. شما گزینه های محدودی دارید و مسائلی فکرتان را ناراحت کرده است. گاهی شاید فکر می کنید که از وظائف معمولتان منحرف شده اید و شرایط بغرنجی را تجربه می کنید. شما با وجودی که به تجارب قدیمی و به فرهنگ و سنت هایتان پایبند هستید، اما گاهی تمایل دارید که مسیرهای تازه ای برای زندگی تان در نظر بگیرید. شما مهارتها و تجربیات خوبی دارید و همچنین قادرید از گذشته تان یاد بگیرید. می خواهید به بینشی مافوق برسید و بعضی از ایده ها و برنامه های زندگی تان را متوقف کنید و اشتباهات گذشته را تکرار نکنید. سالهای سال مردمان سختی کشیده، تلاش کرده اند و با مشکلات مبارزه کرده اند بدون اینکه حواسشان باشد که باید زندگی کنند و از خوشیها و نعمات دنیا لذت ببرند. همه چیز کار نیست! معنویت را باید قوی کرد ولی خداوند نعمت زندگی در زمین را به بشر ارزانی کرد و باید از این زندگی لذت هم ببرید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۴۹:۲۶
روح انگیز

روح انگیز : رفتم برای خودمو خانواده همبرگر

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۴۷:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید خودتان و خانواده تان از نظر احساسی به کمال برسید و زندگی راحتی داشته باشید ولی در مکان های اشتباه این راحتی را جستجو می کنید. شما می خواهید از نظر احساس و عشق روحتان ارضا شود. پدر و مادرتان از این جهت زوج خوبی محسوب می شوند و از زندگی زناشویی شان راضی هستند. ولی شما از نظر مسائل احساسی گرفتار موضوعی شده اید که ذهنتان را بخود مشغول کرده و فکرتان را ناراحت کرده و نمی دانید چطور باید از شر این موضوع خلاص شوید. به همین جهت روحیه تان خراب شده و در زمانهای سخت، احساس استیصال می کنید. ذهنتان به جایی قد نمی دهد که باید چه کار کنید و چطور باید زندگیتان را کنترل کنید. احساس حماقت می کنید و می خواهید جیغ بکشید ولی نمی خواهید که دیگران ناراحتی تان را درک کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۵۵:۲۷
Ssss

Ssss : سلام و عرض ادب خواب دیدم آقایی که به هم علاقمندیم خونمونه و با پیراهن سفید و شلوار توسی فکر کنم موهاش روشن تر از واقعیت بود رو مبل نشسته.منو خواهرم و برادرم سمت دیگه پذیرایی رو مبل نشستیم و خواهرم سیب زمینی سرخ کرده و رو میز گذاشته که میخوردیم.برادرم راجبه غذاهای خوشمزه صحبت میکنه که کاش از این غذاها بود.این آقا به برادرم به حالت مژده میگه که سال دیگه همین موقع ساعت 9 شب تو تالار برای شام دعوتید تا برادرم خوشحال شه که قراره شام خوشمزه ای بخوری.منظورش مراسم عروسی من و خودش بود که سال دیگه همین موقع است.فقط من منظورشو میدونستیم.عقربه ساعت هم رو 9 شب بود.این آقا اومد کنار منو خواهرم دور میز نشستیم و صحبت کردیم صمیمی بودیم.من سعی میکردم باهاش حرف بزنم که فکر نکنه بهش بی توجهم.مثلا بهش گفتم خوبی.خونه و مبلا و ساعت دقیقا خونه خودمون بود.تشکر

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. او به شما فکر می کند و رفتاری با کرامت از خودش بروز داده با وقار و غرور نقشش را در زندگی ایفا می کند. او روشنفکر و برونگرا و اجتماعیست. شما و خانواده تان سعی می کنید که روابط تان را با او گسترش بدهید. خواهرتان سعی می کند که خردمندانه تر و پخته تر از همیشه رفتار کند. برادرتان تمایل دارد که از خواستگار شما حمایت و پشتیبانی کند. شما به نقطه عطفی در زندگی تان رسیده اید و گذار کامل به بزرگسالی داشته اید. مسئولیت پذیر و وظیفه شناس هستید و انشالله بعدا همین خصلت شما باعث خواهد شد که شما و خواستگارتان همدیگر را بیشتر از همیشه قبول کنید و بخواهید که در زندگی همدیگر سهیم باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۳۸:۴۹
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متن مخفی بشه ممنون

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۱۳:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به تجاربی که در گذشته کسب کرده اید فکر می کنید. به اینکه همیشه کسی هست که شما را کنترل کند و مقام بالاتری از شما داشته باشد. شما هر قدر که از افراد متکبر بدتان می آید، از اشخاص ساده دل و با کرامت تعریف و تمجید می کنید. شما می خواهید از زندگی تان لذت ببرید و خوش باشید. خانم احمدی به خاطر کارهایی که قبلا انجام داده تشویق می شود و با او محترمانه رفتار می شود ولی شما از اینکه به اندازه ی کافی تشویق نشده اید ناراحتید. می خواهید در کارتان به کمال برسید. قبلا مدیر سابقتان مانع موفقیت شما شد ولی الان آنان حتما از اینکه شما برایشان کار نمی کنید متاسف هستند چون می دانید که شخصیتی تاثیرگذار و مسئولیت پذیر دارید. مدیر شرکت سابقتان باور نمی کرده که شما کارتان را رها کنید و انتظار داشته که خودتان برگردید سر کار و از او معذرت خواهی کنید. شما باید بیشتر احساس ثروت و قدرت کنید و از خودتان حمایت کنید. دلسوزی و عشق زیاده از حد بخرج دادن برای دیگران، به ضرر شماست. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۵۱:۴۶
ساناز

ساناز : سلام بانوی عزیز و گرامی. متشکرم لطفا پنهان شود.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۰۳:۳۹:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تعبیر خوابتان این است که شما فکر می کنید که خیلی شانس و بخت با شما یار نبوده و فعلا خواسته هایتان به تعویق افتاده است. دنیا دنیای بدی شده ولی هنوز به هر جهت، زمین می چرخد و زندگی می گذرد. شما سعی می کنید که خونسرد باشید و از زندگی تان لذت ببرید ولی گاهی موقعیت ها از دستتان در می رود و باز ناامید نیستید و صبورانه نشسته اید ببینید که چه می شود. - مادر شما اهدافی داشته که محقق نشده اند و می خواسته که شرایط زندگی تان را عوض کند و چشم انداز تازه ای برای زندگی تان ایجاد کند. بینش مادرتان ضعیف است و نمی داند که باید چه کند و نمی تواند از آینده با خبر باشد ولی عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت قویست و بر خلاف مادرتان بینشی قوی دارید و شاید شما بتوانید حدس بزنید که چه می شود. بعضی از خوابهای شما صادقه هستند و خواب پارسال هم همینطور بوده و من نمی توانم تشخیص دهم که کدامشان صادقه اند یا خیر. این منوط به تشخیص خودتان و شناختی است که از زندگی خودتان دارید. - شما می خواهید تاثیر مثبتی روی زندگی خانواده تان بگذارید و نشان دهید که می توانید به ثروت بیشتری برسید و احساس بهتری را به زندگی تان وارد کنید. اما می خواهید که زندگی تان رنگ و بوی تازه ای بگیرد و با نشاط تر باشد و یکنواخت و بی روح نباشد. شما آرزو دارید که زندگی خانواده تان و همه ی دنیا خوب شود. مادرتان نتوانسته اهداف خودش را محقق کند چون ارتباطات لازم برای رسیدن به موفقیت را نداشته است. فعلا مادرتان باید با همین شرایطی که هست مدارا کند تا اوضاع بهتر شود. خوابتان شامل سه حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۲۲:۱۳
Shahrzad

Shahrzad : سلام وقتتون بخیر،خواب دیدم.نمایش داده نشود،ممنون

پاسخ
لینک۲۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۳۷:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شوهر خاله ی شما نظر مثبتی به شما ندارد و یا منطق پسرخاله تان موافق با افکار شما نیست ولی قلب پسرخاله تان متوجه ی شماست و سعی می کند که به آرامی شناخت بیشتری نسبت به شما پیدا کند و ارتباط قویتری با شما ایجاد کند. شما می خواهید تصمیمات درستی در زندگی تان بگیرید و از این جهت استرس دارید و خودتان را تحت فشار می بینید و نیاز به حمایت روحی خانواده ی او دارید. پسرخاله تان سعی می کند که مثبت اندیش باشد و خردمندانه رفتار کند و اقدامی جدی در جهت شناخت بیشتری از یکدیگر بعمل خواهید آورد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۱۷:۵۴
Sahay

Sahay : سلام. وقت بخیر. لطفا خوابم مخفی بمونه. نمیخواستن بمن ترشی بدن

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۳:۳۱:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما نگرانیهایی دارید که برای رفع آن، می خواهید متوسل به ائمه ی اطهار ع شده و به حاجاتتان برسید و در عین حال، دلتان شور می زند. شما شخصیتی خیر و نیکوکار دارید و دلسوز دیگران هستید. دوست دارید که شانس و انرژی و موفقیت بیشتری به زندگی تان راه پیدا کند ولی فعلا رسیدن به این خواسته هایتان برایتان مقدور نیست. به برکت ذات خوبتان، ترسها و نگرانیهای شما نسبت به مردم دیگر، کمتر خواهد بود و شما کمتر از دیگران حرص و جوش خواهید خورد و دلشوره تان کمتر خواهد بود چون حریص و طماع نیستید. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۰۰:۴۲
زهرا

زهرا : سلام ، من از یه اقایی که سالهاست از همسرش جدا شده و همکارمه خوشم میاد؛ ایشون بسیار درونگرا و عصبی هستن ؛ من چند روز پیش تو پیام به ایشون گفتم ازتون خوشم ولی ایشون هیچ واکنشی نشون ندادن؛
دیشب خواب دیدم بابت یه کاری که مربوط به کار خودمون هست دنبال منه؛ و من یه جا از خواب بهش پیام دادم که برف بازی نکن؛ تو یه بخش خوابم ما تو خونه مشغول غذا خوردن بودیم که این اقا اومد ؛ اروم و سر به زیر کنار سفره نشست؛ اصلا با من چشم تو چشم نمیشد ؛ حتی معذب هم شد جاشو عوض کرد؛ غذا فسنجون بود؛ بعد غذا اگه اشنباه نکنم رفت یه گوشه دراز کشید، بعدش میخواست بره عکاسی که عکسای خانواده خواهرشو بگیره که دیدم فامیلی شوهرخواهرش رو قبض مثل فامیلی منه؛ بهش گفتم منم بیام باهات؛ گفت مگه میشه تو نیای

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۲۱:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. آنچه که از تعبیرتان مشخص است، او به خاطر روابط کاری با شما، مجبور است که با شما همکاری و توجه کند. شما دوست ندارید که او با شما سرد و بی تفاوت رفتار کند. او بخاطر کسب درامد و ثروت بیشتر مجبور به همکاری با شماست وگرنه دوست ندارد که ارتباط نزدیکتری با شما داشته باشد. او نسبت به شما خودش را بی تفاوت نشان می دهد. او به خانواده ی خواهرش خیلی فکر می کند و خاطره ی آنان در ذهن او حک شده. از نظر فرهنگ خانوادگی و یا از نظر اخلاقی شما شبیه شوهر خواهر او هستید و از این جهت همیشه یاد شما می افتد کما اینکه شما همیشه به یاد او هستید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۳۸:۲۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.